
دکتر محمد زنوزی راد- متخصص کودکان- دبیر انجمن پزشکان کودکان ایران
بازی بخش جداییناپذیری از دوران کودکی است و نقش حیاتی در رشد جسمی، شناختی، اجتماعی و هیجانی کودکان ایفا میکند. بازیهای سنتی ایرانی، با قدمتی دیرینه و تنوع فراوان، نه تنها سرگرمیبخش هستند، بلکه میتوانند به طور قابل توجهی به تقویت و نمو دستگاه عصبی کودکان کمک کنند. این مقاله به بررسی علمی نقش برخی از این بازیها، به ویژه لیلی، بشین و پاشو، زو، تتی، ترترک (سرسرک)، چنچولی (تاببازی)، و گرگم به هوا، در رشد مغزی کودکان میپردازد و دلایل علمی و منابع مربوطه را ذکر میکند.
بازی لیلی: هماهنگی، تعادل و برنامهریزی حرکتی
بازی لیلی، یک بازی پرطرفدار که شامل پریدن با یک پا و دو پا در خانههای کشیده شده روی زمین است، به شدت بر هماهنگی چشم و پا، تعادل و برنامهریزی حرکتی کودکان تأثیر میگذارد.
دلایل علمی:
- تقویت مخچه: پریدن و حفظ تعادل در حین حرکت، فعالیتهای پیچیدهای هستند که نیاز به هماهنگی دقیق بین مغز، عضلات و سیستم دهلیزی دارند. مخچه، مسئول هماهنگی حرکات، حفظ تعادل و تون عضلانی، در این فرآیند نقش کلیدی ایفا میکند و با تکرار این حرکات تقویت میشود (Kandel et al., 2012).
- افزایش درک فضایی: کودکان در حین بازی لیلی، موقعیت خود را نسبت به خانهها و موانع فضایی درک میکنند که به توسعه مهارتهای درک فضایی و جهتیابی آنها کمک میکند (Piaget, 1952).
- برنامهریزی حرکتی: برای انجام موفقیتآمیز بازی لیلی، کودک باید دنبالهای از حرکات را برنامهریزی و اجرا کند که به تقویت قشر پیشپیشانی (مسئول برنامهریزی و تصمیمگیری) کمک میکند (Goldberg, 2001).
هفت سنگ؛ دقت، سرعت واکنش و هماهنگی تیمی
این بازی که شامل پرتاب و جمعآوری سنگها با سرعت و دقت است، نیازمند سرعت واکنش، دقت و در برخی موارد، هماهنگی تیمی است.
دلایل علمی:
- افزایش سرعت پردازش اطلاعات: نیاز به تشخیص سریع هدف و واکنش به آن، باعث افزایش سرعت پردازش اطلاعات در مغز میشود (Posner & Petersen, 1990).
- تقویت هماهنگی چشم و دست: پرتاب دقیق به سنگها و جمعآوری آنها، به طور مستقیم بر تقویت ارتباط بین سیستم بینایی و حرکات دست تأثیر میگذارد.
- توسعه مهارتهای اجتماعی: در نسخههای گروهی این بازی، کودکان یاد میگیرند که با هم تیمیهای خود همکاری کنند و برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش کنند که به تقویت لوب فرونتال و مهارتهای اجتماعی کمک میکند.
زو: چابکی، واکنشپذیری و کنترل حرکتی
بازی زو که با فرار و تعقیب همراه است، چابکی، سرعت واکنش و کنترل حرکتی را در کودکان افزایش میدهد.
دلایل علمی:
- تقویت سیستم لیمبیک: هیجان تعقیب و گریز، باعث فعال شدن سیستم لیمبیک (مسئول احساسات و حافظه) میشود و به کودکان کمک میکند تا هیجانات خود را در یک محیط کنترل شده مدیریت کنند (LeDoux, 1996).
- افزایش چابکی و هماهنگی بدن: حرکات ناگهانی، تغییر جهتهای سریع و فرار از حریف، به تقویت عضلات و بهبود هماهنگی کلی بدن کمک میکند.
تتی: تعادل، تمرکز و مهارتهای ظریف حرکتی
این بازی که معمولا با پرتاب یک شیء کوچک و سعی در حفظ آن بر روی دست یا سر انجام میشود، نیاز به تعادل، تمرکز و مهارتهای ظریف حرکتی دارد.
دلایل علمی:
- تقویت قشر حسی-حرکتی: نگه داشتن و کنترل شیء کوچک، به فعال شدن قشر حسی-حرکتی در مغز کمک میکند که مسئول کنترل حرکات ارادی و پردازش اطلاعات حسی است.
- افزایش تمرکز و توجه: برای موفقیت در این بازی، کودک باید تمرکز خود را بر شیء و حرکات خود حفظ کند که به تقویت شبکههای توجه در مغز کمک میکند (Corbetta & Shulman, 2002).
ترترک (سرسرک): تعادل، آگاهی فضایی و شجاعت
بازی سرسرک علاوه بر سرگرمی، به تقویت حس تعادل و آگاهی فضایی در کودکان کمک میکند.
دلایل علمی:
- تحریک سیستم دهلیزی: حرکت رو به پایین و تغییرات ناگهانی در سرعت و جهت، سیستم دهلیزی گوش داخلی را تحریک میکند که مسئول حفظ تعادل و درک موقعیت سر در فضا است (Salamy, 1999).
- کاهش اضطراب و افزایش شجاعت: تجربه هیجان و در عین حال امنیت در حین سرسره بازی، به کودکان کمک میکند تا با ترسهای خود کنار بیایند و حس شجاعت را در آنها تقویت میکند.
چنچولی (تاببازی): تعادل، هماهنگی و ریتم
تاببازی یک فعالیت لذتبخش است که به تقویت حس تعادل و هماهنگی کمک میکند.
دلایل علمی:
- تحریک سیستم دهلیزی: حرکت ریتمیک تاب، سیستم دهلیزی را تحریک میکند و به بهبود حس تعادل و درک فضایی کمک میکند.
- هماهنگی حرکات متقابل: هماهنگی حرکات پاها و بازوها برای حفظ حرکت تاب، به تقویت ارتباطات عصبی بین دو نیمکره مغز کمک میکند (Sperry, 1968).
گرگم به هوا: چابکی، تصمیمگیری و حل مسئله
این بازی که شامل فرار از “گرگ” و یافتن مکانهای امن است، چابکی، سرعت تصمیمگیری و مهارتهای حل مسئله را در کودکان تقویت میکند.
دلایل علمی:
- تقویت قشر پیشپیشانی: کودکان باید به سرعت تصمیم بگیرند که به کدام سمت بدوند، کجا پنهان شوند و چگونه از دست گرگ فرار کنند. این فرآیند، قشر پیشپیشانی را درگیر میکند (Goldberg, 2001).
- افزایش آگاهی محیطی: کودکان باید به طور مداوم محیط اطراف خود را رصد کنند و از موقعیت گرگ و پناهگاهها آگاه باشند.
- توسعه مهارتهای اجتماعی و همکاری: در نسخههای گروهی این بازی، کودکان ممکن است برای کمک به یکدیگر و فرار از گرگ، همکاری کنند.
منابع:
.Corbetta, M., & Shulman, G. L. (2002). Control of goal-directed and stimulus-driven attention in the brain. Nature Reviews Neuroscience, 3(3), 201-215
.Goldberg, E. (2001). The Executive Brain: Frontal Lobes and the Civilized Mind. Oxford University Press
.Kandel, E. R., Schwartz, J. H., Jessell, T. M., Siegelbaum, S. A., & Hudspeth, A. J. (Eds.). (2012). Principles of Neural Science (5th ed.). McGraw-Hill Medical
.LeDoux, J. E. (1996). The Emotional Brain: The Mysterious Underpinnings of Emotional Life. Simon and Schuster
.Piaget, J. (1952). The Origins of Intelligence in Children. International Universities Press
.Posner, M. I., & Petersen, S. E. (1990). The attention system of the human brain. Annual Review of Neuroscience, 13(1), 25-42
.Salamy, J. (1999). Medical Geography of the Vestibular System. Kluwer Academic Publisher
.Sperry, R. W. (1968). Hemisphere deconnection and unity in conscious awareness. American Psychologist